تاملی کوتاه در تعریف جایگاه دندانپزشکان در نظام سلامت و بهداشت جامعه
برای خیل عظیمی داوطلبان کنکور سراسری در رشته تجربی، قبول شدن در رشته دندانپزشکی هدف اصلی است. درآمد مناسب در کنار شأن اجتماعی بالا از جمله ویژگیهایی است که عموم مردم دندانپزشکی را با آنها مرتبط میدانند و به همین خاطر درصد بالایی از دانشآموزان برای رسیدن به صندلیهای کمتعداد این رشته با یکدیگر رقابت میکنند. والدین این دانشآموزان هم به امید قبولی آنها، حاضر به پرداخت هزینههای سنگین دورههای آموزشی کنکور هستند.
پس از گذر از سد سهمگین و پرهزینه کنکور و پذیرش در دانشگاه سراسری نوبت دولت است که شرایط تحصیل رایگان را برای دانشجویان فراهم کند. یعنی دانشجو یا اساسا هیچ سهمی در پرداخت هزینههای تحصیل خود ندارد و یا پول بسیار کمی برای آنها پرداخت میکند. با هم بخشی از این هزینهها را مرور کنیم: حقوق کارمندان دانشگاه، حقوق استادان، خرید مواد مصرفی کلینیک دانشگاه، خرید وسایل دندانپزشکی، تعمیر و نگهداری وسایل کلینیک، سرویسهای رفت و برگشت، اقامت در خوابگاه، غذای سلفسرویس دانشکده، پرداخت قبوض و امثال آنها. به عنوان مثال اگر بخواهیم یکی از این موارد را با ذکر قیمت بررسی کنیم شاید هزینه یک وعده ناهار دانشگاه علوم پزشکی گیلان مثال خوبی باشد؛ در سال هشتاد و چهار این مبلغ هفتصد ریال بود که حتی با معیارهای آن زمان هم تقریبا رایگان محسوب میشد.
آیا تا حالا فکر کردهایم که چرا بودجه عمومی کشور باید صرف تحصیل رایگان در رشته پرهزینه دندانپزشکی شود؟ گرچه آموزش رایگان موجب میشود تا اقشار ضعیفتر جامعه هم بتوانند وارد دانشگاه شوند و این در نهایت به برقراری عدالت اجتماعی کمک میکند اما به جز این دولت به امید چه سودی این پولها را پرداخت میکند؟
پرداخت این هزینهها از سهم مردم از درآمد نفت و نیز مالیات پرداختی آنها، قاعدتا باید منجر به سالمتر شدن مردم بشود. شاید این سالمتر شدن مهمترین سود مردم از پرداخت هزینه برای تربیت یک دندانپزشک باشد.
پس از پایان تحصیل، دندانپزشکان موظف به گذراندن دوره دوساله طرح یا سربازی هستند و طی این دوره با حقوق کمی به انجام فعالیت بهداشتی یا درمانی میپردازند. این حقوق ناکافی و تحمل شرایط سخت و نامناسب طرح یا خدمت موجب میشود که دندانپزشک اگر هم در بند ادای دین به مردم باشد از نظر روانی بدهی خود را تسویه شده بپندارد و با خیالی آسوده به فعالیت آزاد مشغول شود. البته شروع فعالیت آزاد با هزار و یک مشکل دیگر همراه است که در این نوشته قصد پرداختن به آنها را ندارم.
از اینجا به بعد دیگر هیچگونه ارتباط کاری بین دندانپزشک و دولت وجود ندارد. دندانپزشک موظف است طبق اصول و با تعرفههای مشخص به فعالیت درمانی بپردازد و تا زمانی که به این دو مساله پایبند باشد و مالیات خود را پرداخت کند دولت با او کاری ندارد. در واقع با پایان دوره حدوداً دوساله طرح یا سربازی، سود بردن مستقیم دولت (به عنوان نماینده مردم) از دندانپزشک نیز به پایان میرسد.
در مطب یا کلینیک تقریبا تمام فعالیتهای ما دندانپزشکان درمانمحور است و بخش بسیار کوچکی از زمان کاری ما به آموزش و پیشگیری اختصاص مییابد. در واقع ما منتظریم که افراد دچار پوسیدگی دندانی شده و بعد برای درمان به سراغ ما بیایند؛ در حالی که به خوبی میدانیم پوسیدگی دندانی در صورت اصلاح سبک زندگی، تا حد زیادی قابل پیشگیری است.
بدیهی است که وظیفه آموزش و پیشگیری تنها به عهده دندانپزشکان نیست و دولت و رسانهها هم در آن دخیلند. رسانههای رسمی نظیر صدا و سیما (که آن هم با مالیات ما مردم اداره میشود) نهتنها به قدر کافی در آموزش بهداشت نمیکوشند، بلکه بعضا با فروش آنتن به دندانپزشکانی که به دروغ مدعی افتخارات جهانی هستند و یا دعوت از دندانپزشکانی که به شکل افراطی درمانهای زیبایی را تبلیغ میکنند بیشتر به اشاعه اطلاعات غلط مشغولند. شبکههای اجتماعی هم در زمینه دندانپزشکی تقریبا به طور کامل با درمانهای زیبایی و تصاویر «بیفور-افتر» فتح شدهاند.
گرچه وظیفه برنامهریزیهای کلان در عرصه سلامت بر عهده دولت است و تنها دولت است که به عنوان متولی سلامت جامعه میتواند از ظرفیت موجود در جامعه دندانپزشکی بهره ببرد اما شاید زمان آن رسیده باشد که ما دندانپزشکان هم از خود بپرسیم: من به عنوان دندانپزشک فارغالتحصیل دانشگاه سراسری که با پول «مردم» دکتر شدهام، بعد از چند سال کار و کسب تجربه کافی بهجز درمان بیماران مطب چه نقشی در بهبود سلامت جامعه ایفا میکنم؟ در کدام مسجد روستا، در کدام تالار اجتماعات شهری حضور پیدا میکنم و به آموزش بهداشت میپردازم؟ در کدام برنامه غربالگری پوسیدگی دندان شرکت میکنم و با معاینه رایگان و تشخیص زودهنگام پوسیدگی، افراد جامعه را از درمانهای پرهزینهتر خلاص میکنم؟ جایگاه من در اصلاح رژیم غذایی ایرانیان و کاهش مصرف شکر چیست؟ چگونه در کاهش نیاز کاذب مردم به درمانهای زیبایی میکوشم؟ نقش من در بیمار نشدن افراد جامعه چیست؟ در ازای به دست آوردن «شأن اجتماعی» و «درآمد مناسب» که ویژگیهای این شغل است چه باری از دوش مالیاتدهندگان ایرانی برداشتهام؟ چگونه میتوانم هزینههای پرداخت شده از جیب مردم را به شکل سود به آنها بازگردانم؟
نوشته:دکتر امیر حسین زرگران