راه پایان دادن به مناقشات بین متخصصین ارتودنسی و دندانپزشکان عمومی چیست؟
شاید بهترین و کوتاهترین پاسخ را بتوان در این جمله منسوب به پیامبر ایرانی، زرتشت، یافت: «راه در جهان یکی است و آن راه راستی است!»
در واقع اگر بخواهیم در هر مسئلهای به دنبال راه حل بگردیم، باید ابتدا ریشههای ایجاد مشکل را ارزیابی کنیم.
در مورد ریشههای این مناقشات قبلا در مقالات مختلف در همین رسانه مطالب متعددی عنوان شده است.
اگر بتوانیم شناخت درستی از ریشهها پیدا کنیم، مرحله بعدی ارزیابی راه حلهای ممکن است.
همان طور که قبلا هم در مقالهای اشاره کردم، حتما میشود ارتودنسی را تا حدی، به دندانپزشکی که میتواند مشکلات سادهتر را تشخیص دهد و درمان کند آموخت! میشود محیط آکادمیک را در مراکز غیر دانشگاهی بازسازی کرد و با متد دانشگاهی آموزش را انجام داد. اما در این بین باید اطمینان یافت که دانشآموختگان، به اصول حرفهای، متعهد میمانند و در ارایه درمان درست قصور نمیکنند و نیز از دست زدن به درمان موارد پیچیدهتر امتناع خواهند کرد! در واقع مشکل اصلی رسیدن به هدف اخیر است و بزرگترین مانع در این مسیر، عدم شفافیتها و مماشاتهاست!
تا زمانی که اعتماد میان افراد وجود نداشته باشد، نمیتوان انتظار تعامل بین دو گروه را داشت!
تا زمانی که در بین عزیزان خط مقدم جبهه که با آموزش ارتودنسی میجنگند، افرادی باشند که درمان بیماران را به دستیاران خود میسپارند، نمیتوان انتظار اعتماد دندانپزشکان عمومی را داشت! و تا زمانی که هدف اصلی بسیاری از کسانی که به دنبال آموزش ارتودنسی هستند، جذب بیمار بیشتر (به هر روشی) و کسب درآمد بیشتر (بدون توجه به منافع بیمار) است، نمیتوان صحبت از مناسب بودن این نوع آموزشها کرد. تا زمانی که در بین آموزگاران ارتودنسی در محافل غیردانشگاهی، افرادی هستند که این کار را به هدف کار و روش کسب درآمد نگاه میکنند و حتی قبل از این نوع آموزشها اقدام به فروش محصول (نه صرفا محصول آموزشی، بلکه وسایل و مواد مورد نیاز درمانی) میکنند، نمیتوان انتظار داشت که اندک دلسوزان واقعی جامعه تخصصی ارتودنسی بتوانند واقعا به این حیطه اعتماد کنند!
در واقع در این مناقشه نیز بهترین راه حل، ایجاد شفافیت حداکثری و بازنگری به سیر وقایع است.
و آن راه راستی است.
هیچ عیبی ندارد که دندانپزشکی دوست داشته باشد ارتودنسی یاد بگیرد و به بیمارانش این خدمت را ارایه دهد، اما باید مطمئن بود که این همکار عزیز:
۱- به درستی میتواند شدت مشکل را تشخیص دهد و بنابراین فقط درمانهای سادهتر را آغاز خواهد کرد و بقیه را ارجاع خواهد داد.
۲- تبحر کافی در انجام درست درمان را دارد و در مورد مشکلات احتمالی حین درمان و نحوه حل و فصل آنها هم آموزش کافی دیده است.
۳- جامعه متخصصین آمادگی این را داشته باشند که در صورت محقق شدن دو مورد فوق، همکار عمومی خود را با سعه صدر تحت پوشش قرار دهند و به وی کمک کنند که مشکلات به وجود آمده را به راحتی تشخیص دهد و حل کند.
در نهایت امیدوارم به این وفاق عمومی برسیم که «همه کس قرار نیست همه کار را انجام دهد!»
قرار نیست همه ما تمام درمانها را انجام دهیم! منِ متخصص ارتودنسی ممکن است بتوانم به نحو عالی اکسترکشن یا ترمیم هم انجام دهم، ولی این توانایی دلیل نمیشود که حتما به این کار دست بزنم! باید نیم نگاهی هم به همسایگان و اطرافیان داشت! مطمئن باشیم که در نزدیکی ما کسی است که میتواند این کار را بهتر انجام دهد!
قرار نیست من به عنوان یک دکتر صرفا به خاطر این که با مواد و وسایل مصرفی کار خود آشنایی دارم، وارد بیزینس و تجارت این مواد هم بشوم! این اقدام دو ایراد اساسی دارد: اول این که باعث سوگیری میشود و چشم من را بر برخی مسایل کور میکند، دوم این که مانعی برای فعالیت گروهی از افراد جامعه خواهد بود که در این زمینه آگاهی و توانایی بیشتری دارند. شکی نیست که در تولید این مواد تبحر علمی دندانپزشکان و متخصصین نقش بسیاری داشته است، ولی این دلیل مناسب برای دخالت این گروه در بحث فروش و تجارت نیست.
در واقع شأن پزشکی به اندازه کافی با بحث بساز و بفروشی پزشکان جریحهدار شده است! اجازه دهیم تجارت و دلالی و واسطهگری را متخصصین این کار انجام دهند! مطمئن هستم در این حالت چرخه اقتصاد برای افراد بیشتری خواهد چرخید و از نظر اجتماعی شرایط بهتری برای همه ایجاد خواهد شد.
منبع: دندانه