«نه» به ورود سیاسیون به انجمنها و سازمانهای صنفی پزشکی
دکتر آرش خالقجو
عضو هیئت رئیسه انجمن آسیب شناسان دهان، فک و صورت ایران
خبر ورزشی اولین رسانهای بود که تصمیم ناصر حجازی را برای ثبت نام در نهمین دوره ریاست جمهوری منتشر کرد. اردیبهشت ماه سال ۸۴ تیتر یک روزنامه خبر ورزشی این بود: «ناصر حجازی: در انتخابات ریاست جمهوری شرکت میکنم». اسطوره آبی همواره از حضور مدیران سیاسی در باشگاهها ناراحت بود و میگفت چرا آدم سیاسی در همان دنیای سیاست نمیماند؟ تا اینکه یک ماه قبل از انتخابات ریاست جمهوری فکری در ذهن ناصرخان جرقه زد. او میگفت: «من میروم ثبتنام میکنم تا همه متعجب شوند و ببینند حضور یک ورزشی در یک مقام سیاسی چقدر عجیب است بلکه بفهمند حضور آنها هم در ورزش عجیب و نگرانکننده است ….» ناصر حجازی باسواد، خوش تیپ و خوشکلام تأیید صلاحیت نشد چون رجل سیاسی نبود ولی پیامی را به جامعهای که او را دوست داشتند فرستاد که ماندگار شد.
هرچند که ناصر خان نتوانست این تعجب را به صورت دوطرفه نشان دهد، چرا که سیاسیون شاید از ورود یک آدم غیرسیاسی به عرصهشان متعجب شوند ولی از حضور خودشان در تمامی عرصههای صنفی و تخصصی کسی تعجب نخواهد کرد.
اکثر افراد در دوران کودکی خود حداقل یک بار به سوال کلیشهای میخواهی چه کاره شوی جواب گفتهاند: پزشک، خلبان، مهندس و گاهی سیاستمدار، ولی پدیده این روزهای کشورمان وجود پزشکان خلبان سیاستمدار شده است که گاهی هم مهندسی میکنند؛ عطش دستیابی همزمان به پارامترهای قدرت، علم و شهرت یک بیماری خطرناک است. آدم این چنینی مصداق بارز اقیانوس به عمق یک وجب است. در جامعهای که هر عرصه اجتماعی نیاز به تواناییهایی تخصصیتر دارد دریاچهای پرعمق کارایی بیشتری خواهد داشت تا اقیانوس کمعمق.
در اکثر نظامهای سیاسی دنیا، حاکمیت و سیاست، هر چیزی را میتواند به صورت قانون درآورد پس خوشباوری است که استدلال کنیم آدم سیاسی میتواند از سیاست خود در جهت پیشبرد اهداف صنفی استفاده کند، بلکه وی از تمامی جریانات و امکانات در جهت رسیدن به اهداف سیاسی خود استفاده خواهد کرد.
مثالهای فراوانی در چند دهه گذشته از حضور پزشکان عضو هیئت مدیرههای سازمانهای نظام پزشکی پس از پایان دورهشان در ترکیبهای شورای شهر و مجلس شورای اسلامی داشتهایم. قابل پذیرش نیست که چنین فردی به یک باره تصمیم به حضور در انتخاباتی سیاسی گرفته باشد، بلکه در تمامی دوران حضورش در صنف، برنامههای حضور بعدیاش در مراکز سیاسی را در سر میپرورانده است.
آدم همه کاره، هیچ کاره است
زمان، انرژی فکری و قوای جسمانی همگی منابعی محدود و تعریفشده هر شخص هستند. در جریان تقسیم شدن ده سیب بین ده نفر تنها یک سیب به هر شخص میرسد و وقتی یک نفر خواهان هر ده سیب باشد بقیه باید سراغ میوههای دیگر بروند! «سیاست» شخصیست که هر ده سیب توان فکری، جسمانی و زمان را میبلعد. به طور دقیقتر یک پزشک که باید اوضای مالی خانواده خود را رتق و فتق کند و همزمان کار صنفی نیز انجام دهد، توانی برای امور سیاسی نخواهد داشت مگر اینکه بدن نحیف امور صنفی را فدای هیکل فربه سیاست کند.
تبدیل شدن سازمان نظام پزشکی به نهاد سیاسی
این که سالهای اخیر بعضی از نهادهای مدنی و NGOهای صنفی، سیاسی شدهاند غیرقابل انکار است. شاید بارزترین مثال آن سیاسی شدن «شوراهای شهر» به خصوص در شهر تهران باشد. در تعریف بخش نظارت و برنامهریزی میتوان وظایف شورای اسلامی شهر را این گونه بیان کرد: بررسی و شناخت کمبودها، نیازها و نارساییهای اجتماعی، فرهنگی، آموزشی، بهداشتی، اقتصادی و رفاهی حوزه انتخابیه و تهیه طرحها و پیشنهادهای اصلاحی و راه حلهای کاربردی و همچنین نظارت بر حسن اجرای مصوبات شورا و طرحهای مصوب در امور شهرداری و سایر سازمانهای خدماتی شهری. بنا بر این تعریف میبینیم که شوراها نیاز به افرادی پرگماتیک در حوزههای شهرسازی و شهرداری دارند، نه رجل سیاسی. اما با توجه آن چه که در این چهار دوره دیدیم، شوراها عرصهای دیگر برای کشمکش جناحهای سیاسی بودند و دریغ از حضور افراد کارشناس و کاردان در حوزه شهرسازی و شهرداری. اگر بخواهیم با همین روش فاکتورهای لازم جهت انتخاب افراد لایق حضور در سازمان نظام پزشکی را تعیین کنیم باز هم به این نتیجه میرسیم که رجل سیاسی یا همکارانی با خط فکری و گرایش سیاسی به درد این موقعیت نمیخورند، ولی همچنان پزشکان داوطلب حضور در هیئت مدیره نظام پزشکی، سازمان را به دید سکوی پرتاب به نهادهای سیاسی چون مجلس یا موقعیتهایی چون حضور در شورای شهر میبینند، چرا که بر این باورند که سیاستمدار قدرتمند است و قدرت را جهت نیل به اهداف اقتصادی یا موقعیتهای اجتماعی یا برای خود قدرت دوست دارند.
اخلال در پافشاری و مبارزه برای گرفتن حقوق صنفی
تجربه نشان داده است که مراکز قدرت و تصمیمگیریهای سیاسی دایما بین دو جناح سیاسی رایج کشور در حال دست به دست شدن است و کشمکشی همیشگی بین جناح اقلیت و اکثریت در بین بوده است. حال تصور کنید نماینده صنفی پزشکی که اکنون سیاسی هم شده، یا در مقام عضو حزب اقلیت قدرت جنگیدن برای احقاق حقوق صنف خود را ندارد، یا در مقام حزب اکثریت مجبور به محافظه کاریست تا خللی به چهره حزب متبوعش ایجاد و متهم به سواستفاده از موقعیت نشود.
چرا سیاسیون رای میآورند
متاسفانه این حقیقت تلخ وجود دارد که سیاسیون رای میآورند. سیاستمدار به خوبی میتواند سازماندهی کند، پس رای سرگردان همیشه به طرف آدمهای سیاستمدار میرود. از طرفی در ایران همواره مشارکت در رایگیریهای صنفی در وضعیت حداقل است. آنان هم که شرکت میکنند هنوز هیچ تعریفی از مختصات شخص شایسته ندارند و همان جا در محل تصمیم نهایی خود را میگیرند. از طرفی فرد سیاسی «برندسازی» کرده است و وقتی شخصی بدون شناخت و معیار به سمت صندوق رای میرود صرفا دنبال اسمی میرود که بیشتر شنیده است و البته برای رای دهنده سرگردان و بیمعیار مهم نیست که چرا و در کجا این اسم را بیشتر شنیده است ….
در کشور دیگر
این که پزشک کانادایی نداند استیون هارپر رهبر حزب محافظه کار کانادا است یا این حزب چند نماینده در مجلس عوام دارد مسئله عجیبی نیست، ولی وی حتما میداند که رییس سندیکای پزشکان منطقهاش چه کسی است؛ اما در ایران این نظام فکری کاملا برعکس است، یک پزشک ایرانی حتی نمیداند اعضای هییت مدیره سازمان نظام پزشکی شهرش چند نفر است و از هر رشته چند نماینده دارد، ولی خوب میداند که نمایندگان شهرش در مجلس شورای اسلامی چند نفرند و از کدام جناح هستند. این مسئله دلیلی جز ناکارآمدی اصناف پزشکی و عدم توانایی در احقاق حق پزشکان در سالهای اخیر ندارد چرا که نتیجهاش بیتفاوتی و ناامیدی جامعه پزشکی نسبت به منتخبین خود شده است.
چه باید کرد
در شرایطی که همکاران زحمت یافتن معیار انتخاب اصلح را به خود نمیدهند حداقل این یک فاکتور را در نظر داشته باشند که به چه کسی نمیخواهند رای دهند: زین پس، نه به پزشکان سیاسی و سیاستمدار … سیاسیون نه تنها کاری برایشان انجام نخواهند داد، بلکه تمامی پتانسیلهای صنف را در خدمت سیاستهای جناح خود خرج خواهند کرد. شاید اگر تعداد احزاب و جناحهای سیاسی کشور زیاد و متنوع بود خود سیاسیون نیز دیگر علاقهای به ورود به اصناف تخصصی نداشتند و نیروی خود را در حزبشان متمرکز میکردند ولی در شرایطی که فعلا چنین امکانی وجود ندارد پزشکان باید جلوی ورود این افراد را به ترکیب هیئت مدیرههای اصنافشان بگیرند. البته این نکته را کنار این اصل مهم بگذارید که تحت هر شرایطی از پوپولیستها فرار کنید.
منبع: دندانه