دکتر سید مصطفى محمودى
۱- تبدیل وضعیت کاردانهای بهداشت دهان به بهداشتکار دهان و دندان:
در شیراز دارد اتفاقاتی میافتد که غیر قانونی و غیر حرفهای است. تبدیل نیروهای حد واسط بهداشتی به نیروهای درمانی، فاجعهای بزرگ است و عواقب بدی دارد.
۲- پذیرش بیش از هزار نیروی تکنسین سلامت دهان:
در سال گذشته نهصد نیروی کاردانی سلامت دهان، پذیرش شدهاند.
امسال هم عدهای پذیرش خواهند شد. نفس وجود این رشته، اشکال ندارد. ولی اشکال این است که با عجله پذیرش شدند؛ تعداد زیادی پذیرش شدند و با وجود اتفاقات شیراز، این نیروها هم بعدا درمانی و در نهایت دندانپزشک خواهند شد!
۳- صدور بىرویه مجوز دانشکدههای دندانپزشکی:
در دولت قبل در فاصله چند سال مجوز تعداد زیادی دانشکده دندانپزشکی داده شد.
۴- تقسیم ناعادلانه نیروهای متخصص متعهد خدمت:
امسال، یک استان (خراسان جنوبی) بدون جراح فک ماند، در حالیکه یک جراح فک به مشهد فرستاده شد که در نهایت از مشهد، عدم نیاز گرفت و رفت.
۵- مجوز تاسیس دانشکده دندانپزشکى خصوصی
معاون وزیر اعلام کرد که با ۸۰ میلیارد تومان، بخش خصوصی میتواند دانشکده دندانپزشکى تاسیس کند که با استقبال مواجه شد. در این دولت، دانشگاه آزاد در ٣شهر جدید دانشجوى دندانپزشکى پذیرش کردهاست.
۶- عملکرد معاونت درمان وزارتخانه:
معاون درمان وزیر اعلام کردند که کل هزینه مواد مصرفی دندانپزشکى پانزده درصد تعرفه های دندانپزشکى است. متاسفانه جواب قاطعانه و کارسازی هم از طرف انجمنهای دندانپزشکى داده نشد. از طرفی در بیمارستانهای دولتی، کلینیک دندانپزشکى تاسیس میشود که اولا طرح شکست خوردهای است و در ثانی باعث خواهد شد همان تعداد نیروی طرحی که به روستاها میرفتند، در داخل شهر بمانند.
۷- طرح دندانپزشک خانواده:
متاسفانه این طرح به شکل مطلوبى اجرا نشد و نه تنها نیروی جدیدی به شبکه بهداشت اضافه نشد که تغییری در ارایه خدمات و رضایتمندی مردم و مسوولین نداشت و با وجود اجرای این طرح، باز هم موضوع تربیت بهداشتکار در دستور کار است.
۸- عملکرد واحد دهان و دندان معاونت بهداشتی:
متاسفانه وضعیت به گونهای است که بستر مناسب برای ورود دندانپزشکان به سیستم بهداشتی وجود ندارد. کار کردن در درمانگاههای شبکه بهداشت بدون دستیار و منشی واقعا سخت است.
۹- کاهش کیفیت آموزش دندانپزشکى:
دانشکدههای بزرگ با ادغام دانشجویان بینالملل با کمبود امکانات مواجه هستند، دانشکدههای جدید هم معمولا نتوانستند به استاندارد لازم برسند، ضمن اینکه در برخی دانشکدهها در زمینه تربیت دستیار تخصصی، حداقلهای آموزش رعایت نمیشود.
۱۰- شورای سلامت دهان:
متاسفانه شورای سلامت دهان نتوانست انتظاراتی که در پاسخ به آن انتظارات، ایجاد شده بود را برآورده کند.
۱۱- عدم اجازه مطب به متخصصین دندانپزشکى شاغل در دانشگاهها:
انسان از اجبار بیزار است. متخصصین اگر در کلینیک ویژه درآمد بالای شصت میلیون تومان داشته باشند، باز هم ناراضی هستند. یقینا اگر مجوز مطب داده شود نصف متخصصین، مطب نخواهند زد ولی شاکی هم نخواهند بود. ضمن اینکه همین موضوع عدم مجوز مطب به اعضاى هیات علمى باعث خالى ماندن دانشکدههاى دندانپزشکى شدهاست؛ به طورى که حتى دانشکدههاى مادر هم براى تامین هیات علمى مورد نیاز، از متعهدین ضریب k استفاده مى کنند.
منبع: دندانه