بررسی جایگاه انجمنهای دندانپزشکی در تصمیمگیریهای کلان وزارت بهداشت در گفتگو با دکتر محمد باقر رضوانی
بهرهمند نبودن انجمنهای صنفی دندانپزشکی از اختیارات کافی، یکی از گلایههای همیشگی روسای آنها در پاسخ به مطالبات اعضاء برای حل مشکلات مربوط به رشته خودشان است. البته عدهای از کارشناسان، این گوشهنشینی را، تا حدی در نتیجه نبود خواست و اراده کافی در اعضاء انجمنها میدانند. در این راستا، گفتگویی با دکتر محمدباقر رضوانی، رئیس انجمن متخصصین دندانپزشکی ترمیمی و زیبایی ایران داشتیم که علاوه بر مرور اتفاقات شاخص صنفی دندانپزشکی در سالی که گذشت، از میزان مشارکت انجمنها در این رویدادها و ضعفهای موجود در مشارکت بین وزارت بهداشت و نهادهای اجتماعی اطلاع پیدا کنیم. برای مطالعه این گفتگو با ما همراه باشید:
- آقای دکتر رضوانی! به اعتقاد شما مهمترین اتفاق حوزه دندانپزشکی در سال ۹۵ چه بوده است؟
به اعتقاد من مهمترین اتفاق دندانپزشکی کشور در سالی که گذشت یعنی سال ۹۵، ادامه تحصیل بهداشتکاران در رشته دندانپزشکی بود که به دلایل مختلف از جمله تمرکز شبکههای اجتماعی و گزارشهای رسانه دندانه و مجله نگین دندانپزشکی، به مهمترین اتفاق دندانپزشکی در سال اخیر بدل شد که البته نقاط ضعف و قوتی هم داشت. نقطه قوت آن این بود که انجمنها در این بحث به بازی گرفته شدند و نظرات آنها در جلساتی که برگزار میشد مورد سؤال قرار گرفت، و نکته ضعف این بود که در نهایت وزارت بهداشت نظرات آنها و حتی شورای سلامت دهان را نپذیرفت که به نظر من یکی از دلایل آن ممکن است وجود این تصور غلط در مسئولین وزارتخانه باشد که اعضای این دو نهاد به دلیل اشتغال در بخش خصوصی، دغدغههای ملی ارتقای سلامت را ندارند و در نتیجه وزارت بهداشت اعتماد لازم را به بدنه دندانپزشکی کشور پیدا نکند. البته شاید بتوان گفت این موضوع تا حدودی ضعف وزارت بهداشت به شمار میرود، اما بهتر است ا از خودمان بپرسیم که چرا نتوانستهایم حتی در شورای سلامت دهان اعتماد این نهاد را به داشتن نگاه کارشناسانه جلب کنیم.
- چه موضوعی سبب میشود انجمنها نتوانند به سمتی بروند که وزارت بهداشت در اخذ تصمیمگیریهای کلان به آنان اعتماد کند؟
ضعفی که سبب جدی نگرفتن نقش مشورتی انجمنهای دندانپزشکی در برنامهریزیهای کلان میشود، چند بعد دارد که یکی از آنها به حضور کمرنگ اعضاء مربوط میشود. چرا که دندانپزشکان به هر علتی از جمله مشغلههای کاری زیاد یا تمایل کم به کارهای جمعی که میتواند در نتیجه ویژگیهای کار دندانپزشکی باشد، معمولاً تمایل چندانی به حضور در انتخابات از خود نشان نمیدهند و درنتیجه انتخابات معمولاً به دور دوم کشیده میشود که احتمالاً در آن مرحله هم افراد زیادی در آن مشارکت نخواهند کرد. در نتیجه از آنجایی که افراد در انجمن خود حضور لازم را ندارند، ممکن است انجمنها هم تبلور تمام نظرات موجود مربوط به رشته خود نباشند و از طرف دیگر، افرادی که رأی ندادهاند، خود به خود تمایل چندانی به منتقل کردن نظراتشان نداشته باشند. البته تمهیدی که وزارت بهداشت برای برگزاری انتخابات به صورت الکترونیک اندیشیده است، باعث میشود افرادی که قادر به حضور فیزیکی نیستند هم بتوانند در انتخابات شرکت کنند و احتمالاً این مشکل تا حدودی مرتفع میشود.
مسئله بعدی این است که اگر انجمنها بخواهند از طریق دولت به بازی گرفته شوند، باید اهدافی همسو با اهداف وزارتخانه داشته باشند. به نظر میرسد وزارت بهداشت بسیاری از اوقات احساس میکند دغدغههای انجمنها، دغدغههای صنفی و فارغ از اهداف آن در جهت ارتقاء سطح ملی سلامت است و این در حالی است که نگاه وزارتخانه، لاجرم باید ملی و کلان باشد و اگر برای مثال قرار باشد دغدغه انجمنها تنها این باشد که تعرفه افزایش پیدا کند و به نگاه جزئی داخل انجمنی و داخل صنفی، که البته نگاه بسیار مقدسی است و قطعاً باید به وزارت بهداشت منتقل شود، معطوف شود، وزارت بهداشت هم احساس میکند که چشم آنها به اهدافی دوخته شده که با هدف آن همسو نیست و درنتیجه حتی اگر بخواهد انجمنها را در تصمیمگیریها به بازی بگیرد، دامنه آن وسیع نخواهد بود.
بنابراین راه جبران کمبود مشارکت انجمنها در تصمیمگیریهای کلان نظام سلامت، در وهله اول حضور فعالتر اعضاء در انجمنها و در وهله دوم گسترش دامنه مطالبات آنها به خواستهای کلان سلامت است. نکته حائز اهمیت این است که در دندانپزشکی برخلاف پزشکی، تمام بازوهای اجرایی ارتقای سلامت در دست بخش خصوصی است و دولت چارهای به جز مراجعه به این بخش نخواهد داشت و اگر نظرات فعالان این بخش کارآمد باشد در ارتقای سلامت بسیار کمک کننده خواهد بود.
- بنا بر آنچه گفته شد، آیا نقش مشورتی انجمنهای دندانپزشکی، بهطور کلی در تصمیمگیریهای مربوط به رشته آنها نادیده گرفته میشود؟
خیر در این موارد تجربیات خوبی هم وجود دارد. برای مثال، بهعنوان کسی که پیش از دوره ریاست هم در انجمن دندانپزشکی ترمیمی و زیبایی فعالیت داشته است، میتوانم بگویم از زمانی که آقای دکتر عسگری، سمت ریاست شورای آموزش دندانپزشکی و تخصصی را به دست گرفتند، به انجمنها اولویت بیشتری داده شد، چرا که ایشان چنانچه خودشان هم اظهار میکردند، انجمنی هستند و با توقعات آنها آشنایی دارند. در این دوره یکی از مهمترین کارهایی که به انجمنها سپرده شد، ارزیابی و رتبهبندی علمی بخشهای تخصصی در دانشکدهها برای تعیین چارچوب بودجهدهی و خطمشی وزارت بهداشت بود که تمام اعضاء گروههایی که برای این کار اعزام شدند، از طریق انجمنها انتخاب شدند و وزارت بهداشت هم با وجود اینکه ممکن بود تفکر این افراد در چارچوبهای فکری آن نباشد، در این کار هیچ دخالتی نکرد. این تجربه در این ۲، ۳ سالی که من شاهد آن بودم، بسیار موفقیتآمیز و هم برای دبیرخانه و هم برای انجمنها، دارای نتایج بسیار خوبی بود که میتوان آنها را پایه مشارکتهای بعدی قرار داد.
- انجمن دندانپزشکان متخصص ترمیمی و زیبایی برای حل مشکلاتی که ذکر افزایش مشارکت اعضاء و تغییر مطالبات آنها، چه راهحلهایی اندیشیده است؟
از ابتدای دوره جدید فعالیت انجمن، احساس ما این بود که چند وجه بدنه دندانپزشکی ترمیمی باید تقویت شوند که بخش اول آن افزایش مشارکت افراد بود و ما سعی کردیم با تشکیل شعب استانها به آن دست یابیم. در مورد تغییر نگاه و تغییر اولویتها در زمینه مطالبات، باید بگویم از آنجایی که در حال حاضر درمانهای زیبایی، اولویت اصلی جامعه ما نیست و از طرف دیگر، ارتقای سلامت، رسالت کلی هر نخبه فعال در این حیطه است و انجمنها هم بخشی از آن به شماری میروند، تلاش کردهایم ۳ کنگره اخیر انجمن دندانپزشکی ترمیمی و زیبایی، مضمون سلامتی را در برگیرند.
- حال دغدغه صنفی کلان انجمن شما که همراستا با تأمین سلامت جامعه است چیست؟
یکی از دغدغههای صنفی مهم ما که البته با تمام انجمنهای تخصصی دندانپزشکی مشترک است، افزایش تعداد متخصصین و نگرانی برای بازار کار و امکان به کار گیری آنها است. چرا که به نظر میرسد برای این تعداد متخصص که در حال تربیت شدن در دانشگاهها هستند، بازار کار مناسب وجود نداشته باشد و قطعاً حل این مشکل، به عهده وزارت بهداشت است. چرا که تربیت این تعداد متخصص از یک سو سبب میشود که هموغم دانشکدهها معطوف به تربیت آنها شود و سطح علمی و آموزشی دندانپزشکی عمومی در دانشکدهها به خصوص دانشکدههای کوچک که امکانات کمی دارند پایین بیاید و در نهایت به سمت تربیت بهداشتکار برویم. این در صورتی است که با محدود کردن تعداد متخصص و ارتقاء سطح فنی، کلینیکی، حرفهای و علمی دندانپزشکی عمومی که بدنه اصلی کمک به سلامت دهان آحاد جامعه است، حداقل در آینده با این معضل بزرگ مواجه نمیشویم که تعداد زیادی متخصص و تعداد زیادی دندانپزشک عمومی با سواد ناقص داشته باشیم و در نهایت مشکل اصلی ما که پوسیدگی است سر جای خود باقی مانده باشد.
نکته دیگر این است که اگر قرار باشد پس از ۳ سال تحصیل، حیطه کاری متخصصین با دندانپزشکانی که طی یک دوره چند روزه در یک شرکت آموزش میبینند تفاوتی نداشته باشد، به نتیجه خوبی نخواهیم رسید. البته ما مخالف برگزاری دورههای تخصصی نیستیم، اما بدیهی است که اگر تفاوت قابل توجیهی بین دو گروهی که ذکر شد وجود نداشته باشد، انگیزه افرادی که ۳ سال برای اخذ تخصص وقت صرف کردهاند از بین میرود و باید گفت این تفاوت میتواند در تعرفههایی که وزارت بهداشت وضع میکند معنا پیدا کند.
منبع: دندانه