بررسی نقاط قوت و ضعف اقدامات وزارت بهداشت در طرح تحول سلامت دهان در گفتگو با دکتر مهدی نصیبی
طرح تحول سلامت دهان که در کشور ما با تغییراتی در ساختار بروکراتیک نظام دندانپزشکی همراه بود، نسبت به پزشکی شاهد تأخیر بیشتر و پیشرفت کمتری بود، اما آیا این تغییرات بروکراتیک به اصلاحات اساسی و رفع کمبودهای موجود در دندانپزشکی میانجامد و آیا طرح تحول سلامت دهان در مسیر درستی افتاده است که بتوان به پیشرفت آن در دولت بعدی امیدوار بود؟ برای پاسخ دادن به این سؤال، مناسب دیدیم با دکتر مهدی نصیبی، رئیس انجمن سلامت دهان و دندانپزشکی اجتماعی که تخصص آن برنامهریزی کلان برای نظام دندانپزشکی است گفتگویی داشته باشیم که در ادامه میخوانید:
- آقای دکتر نصیبی! بهعنوان رئیس انجمن سلامت دهان و دندانپزشکی اجتماعی بفرمائید نقش مشورتی انجمن شما تا چه اندازه در تصمیمگیریهای مربوط به حوزه اختیارات این رشته جدی گرفته میشود؟
مشکل انجمن ما قدری با انجمنهای دیگر متفاوت است. چراکه رشته سلامت دهان و دندانپزشکی اجتماعی، ماهیت کلینیکی ندارد و در ضمن رشتهای جدید است که هنوز چندان در جامعه جا پیدا نکرده است. نظام سلامت ما اداره کردن ساز و کار دندانپزشکی را مسئلهای علمی تلقی نمیکند و آن را مقولهای تجربی میپندارد. بنابراین اولین انتظار ما این است که اصلاً نظام سلامت بپذیرد که در قرن ۲۱ مدیریت آن به صورت تجربی ممکن نیست.
روشن است که رشتههای تخصصی دندانپزشکی، هرگز در تخصص یکدیگر ادعایی ندارند، اما نظام سلامت دندانپزشکی، گرفتار این مشکل است که هر یک از تخصصها، مدعی اداره آن هستند. کما اینکه متولیان آن را همه متخصصین، به غیر از متخصصین رشته ما تشکیل میدهند.
در شروع دولت یازدهم، ما گمان میکردیم بنا است به این مقوله از دیدگاه علمی نگاه شود و از طرف دیگر به انجمنهای مردمنهاد توجه خواهند کرد. در این دولت ما تلاش زیادی کردیم که بین انجمن خود و وزارت بهداشت ارتباطی برقرار کنیم، اما این ادعا از حد حرف فراتر نرفت و هر بار به وزارت بهداشت رجوع کردیم، در مرحله حرف از دخالت انجمنهای مردمنهاد در تصمیمگیریهای دولتی استقبال کردند، اما در عمل چنین اتفاقی نیفتاد. یک مصداق آن هم مسئله بهداشتکاران بود که طی این ۲، ۳ سال بر روی آن فعالیت زیادی کردیم تا به وزارت بهداشت نظر تخصصی بدهیم و مانع از این شویم که پا در راهی بگذارد که بعدها ختم به دردسر شود، اما متأسفانه این تلاش و دیدار با وزیر بهداشت و دکتر دانشجعفری به هیچ نتیجهای نرسید.
- آیا متخصصین رشته شما در شورای سلامت دهان جایی دارند یا در طرح تحول سلامت دهان از آنان نظرخواهی شده است؟
خیر. متخصصین سلامت دهان و دندانپزشکی اجتماعی در شورای سلامت دهان حضور ندارند و در طرح تحول سلامت دهان هم گویی فقط با چند تن از همکاران ما مشورت شده است و آنان را چندان در تصمیمگیریها دخالت ندادهاند. البته ما هرگز به این موضوع اعتراض نکردهایم، چرا که سبب میشود این تصور پیش بیاید که ما میخواهیم به اصطلاح از این نمد برای خودمان کلاهی بدوزیم. ما میگوییم که اصلاً سواد چندان و تخصص خوبی نداریم، اما بهتر است متخصصین امر را از خارج از کشور دعوت کنند تا اینکه یک مقوله علمی را به صورت تجربی اجرا کنند. چرا که چنین تصمیماتی توسط متخصصینی که آناتومی جامعه، جامعهشناسی و مبانی اقتصاد نمیدانند، همانند این است که جراحی بیمار را به دست شخصی بسپریم که آناتومی نمیداند. چگونه است که در شورای سلامت دهان کشور ما، متخصص سلامت دهان حضور ندارد؟
- پیشنهاد شما برای بردن خدمات دندانپزشکی مورد نیاز به مناطق محروم چیست؟
مسلماً عوامل مهم اجتماعی باید در این مقوله درنظر گرفته شوند، چرا که برنامهریزی برای نیروی انسانی، دارای پیچیدگیها و پارامترهای بسیار زیادی از جمله قدرت اقتصادی و فرهنگ مردم است. برای مثال، گمان کنید تولید ناخالص ملی در جامعهای به صورت سرانه ۵۰ هزار دلار است. بنابراین طبیعتاً مردم آن قدرت خرید بیشتری برای خدمات دندانپزشکی دارند، اما اگر همان خدمات را در کشور ضعیفی ارائه دهیم، مردم قدرت خرید آن را نخواهند داشت. همچنین است اگر بخواهیم در یک روستا یک کلینیک بسیار مجهز تأسیس کنیم، علیرغم اینکه به خدمات آن نیاز وجود دارد، اما از آنجایی که مردم تمکن مالی کافی ندارند، تقاضایی هم برای آن خدمات نیست و متخصصین پس از مدتی میبینند که نمیتوانند آنجا به کار خود ادامه دهند و باز به شهرها برمیگردند.
بردن خدمات به مناطق محروم راهکارهای خاص خودش را دارد. برای مثال، در کانادا از موبایل کلینیکها استفاده میشود که در روزهای خاصی از هفته به این مناطق میروند و از طریق بخش خصوصی خدمات دندانپزشکی را ارائه میکنند و بخشی از هزینه آن را دولت و بخشی از آن را مردم میپردازند. ما از وزیر بهداشت هم خواستیم که این امکان را فراهم کنند تا این راهکارها را به صورت عملی پیاده کنیم، اما تا امروز به نتیجهای نرسیدیم.
- اگر نمیتوان متخصصین را در مناطق محروم مستقر کرد، چرا با تربیت بهداشتکاران برای این مناطق مخالفت میشود؟
این سادهانگاری است که فکر کنیم میتوانیم با تربیت بهداشتکار دهان در عرض ۲ یا ۳ سال، مناطق محروم را تبدیل به بهشت کنیم و تجربه جهانی هم این را نمیگوید. برای مثال، در نیوزیلند، در برههای تعدادی از افراد، کمتر از دندانپزشکان آموزش میدیدند و در کلینیکهایی در مدارس به دندانهای دانشآموزان رسیدگی میکردند، اما بعد از گذشت ۳۰ سال، براساس مطالعات سازمان بهداشت جهانی، نیوزیلند بدترین وضعیت سلامت دهان را بین ۵ کشور داشت و این مثل آب سردی بود که بعد از صرف هزینههای زیاد، بر سر دولتمردان این کشور ریختند.
در مورد تربیت بهداشتکار برای مناطق محروم، ابتدا بهتر است این سؤال را از خودمان بپرسیم که چرا همه دندانپزشکان میخواهند در شهرهای بزرگ و بهخصوص در تهران جمع بشوند؟ پاسخ این است که بازار کار آنها در تهران است. در اصل، بازار اصلی دندانپزشکی در طبقات متوسط و متوسط به بالا است. چرا که باقی طبقات اجتماعی قدرت خرید این خدمات را ندارند. ما معضل کمبود خدمات درمانی در مناطق محروم را میفهمیم، اما نظرمان این است که این مشکل فقط یک راه ندارد، بلکه سناریوهای مختلفی برای حل آن وجود دارد. این درست نیست که گمان کنیم اگر بهداشتکاران نمیتوانند در شهرها کار کنند حتماً به روستا میروند و در آن ماندگار میشوند. مصداق آن هم این است که از سال ۱۳۶۰، دو هزار بهداشتکار تربیت شده است و هیچ یک از آنها در روستاها نماندند؛ بلکه همه آنها یا جذب کارهای ستادی شدند و در حال حاضر دندانپزشک هستند یا اصلاً کار خود را رها کردند.
- دستاورد طرح تحول سلامت دهان را چهطور ارزیابی میکنید؟
در حال حاضر بزرگترین افتخار دندانپزشکی در کشور ما، وارنیش زدن دندان ۷ میلیون دانشآموز است که حتی بر اساس گزارشهایی که با ما میرسد، این وارنیشها علمی زده نشده است. بنابراین احتمالاً بودجه هنگفتی در این طرح در حال از بین رفتن است. نکته دیگر این که این طرح در منطقهای که عدد DMF بالا است و در منطقهای که عدد DMF پایین است یکسان اجرا میشود و این در حالی است که نمیتوان برای همه با شرایط متفاوت یک نسخه پیچید. این اتفاق به این دلیل میافتد که مجریان آناتومی کار را نمیدانند و نتیجه هم این میشود که طرح تحول نظام سلامت بعد از این همه صرف هزینه و انرژی و امکانات متوقف شده است و من خیلی خوشبین نیستم که به نتایج مثبتی برسد.
البته پوشش دادن ۷ میلیون دانشآموز کار راحتی نیست و امیدواریم بتوانیم از آن نتیجهای بگیریم. نکته مهم دیگر این است که وارنیش فلوراید تراپی نیازمند پایش است. البته در کشور ما برای این طرح دیتا بانکی هم ایجاد شده که اقدام مثبتی است، اما از سوی دیگر شمشیری دولبه است و ممکن است اعداد و ارقام، اشخاص را فریب بدهد.
- اما بسیاری از کارشناسان معتقد هستند پیشگیری، بهترین شروع برای تأمین سلامت دهان در کشور است. به اعتقاد شما تحول سلامت دهان در کشور ما باید از کجا شروع میشد؟
چنانچه در دنیا هم شاهد هستیم، مهمترین موضوع برای بهبود وضعیت سلامت دهان افراد، آموزش سواد سلامت است که این کار را میتوان از طریق بهورزها و مربیان مدارس انجام داد، اما در کشور ما برنامهریزیها به سمت درمان رفته است و کسانی که در مصدر امور هستند فقط به همین راهحل میاندیشند.
البته ما منکر نیازی که در کشور به خدمات درمانی وجود دارد نیستیم. چرا که اگر از همین لحظه حتی ۱ پوسیدگی اتفاق نیفتد، تا ۵۰ سال آینده باید کار درمانی دندانپزشکی در کشور انجام بدهیم. حرف ما این است که باید در سلامت عدالت اجرا شود و همه از یک حداقل سلامت برخوردار باشند. حال اگر کسی میخواهد و توان دارد که کار زیبایی انجام دهد یا ایمپلنت بگذارد هم امکانات آن را در اختیار داشته باشد.
منبع: دندانه