اسفند ماه ستم دیدن و تلخی چشیدن ما دندانپزشکان است. عید برای همه عید است و برای دندانپزشک جماعت ماه تدبر و تفکر در آزمایشات الهی که در قالب مشکلات کاری و مالی و اداری و … زندگی دندانپزشکان را سیبل قرار میدهد.
در اسفند ماه برخی از مردم ناگهان به وجود عضوی از اعضای بدن به نام دندان داخل دهان خود پی میبرند که از قضا در همین ماه دچار نقص شده است و باید در اسرع وقت توسط دندانپزشک درمان شود. از آنجایی هم که دندانپزشکان باعث و سبب این همه مشکلات دنداندرد و پوسیدگی هستند، وظیفه دارند که زمان خود را با زمان بیمارانی که هزاران گرفتاری مهمتر از دندانهایشان در شب عید دارند هماهنگ کنند و به یاری ایشان بشتابند. روکشها را شب عید تحویل دهند و دستدندان را یک هفتهای بسازند و ایمپلنتها را یکماهه استئواینتگره کنند.
در این میان حضور در مطب دو ساعت بعد از ساعت تعیین شده وقت قبلی به دلیل ترافیک شب عید، فراموش کردن وقت درمان و کنسل کردن درست سی ثانیه قبل از ساعت درمان اموری عادی و توجیه پذیر هستند و دندانپزشکی که این مشکلات بیماران را درک نکند و ضمن ابراز همدردی با بیمار، درمان بیمار را در اسرع وقت، خارج از نوبت کاری، نصفهشب، شب چهارشنبه سوری یا یک ربع مانده به تحویل سال نو انجام ندهد، آدم بیوجدانی است که اخلاق پزشکی و این دست حرفها را قورت داده و پشت بندش یک لیوان آب انار ملس هم نوش جان کرده است.
از طرف دیگر در این ماه به صغیر و کبیر، دارا و ندار، کچل و هیپی، باکلاه و بیکلاه، دوست و دشمن، دور و نزدیک، باقی و فانی مجبور هستی که عیدی بدهی. سلمانیها از اواسط بهمن ضمن تبریک پیشا- پیشاپیش عید، عیدی خود را مطالبه میکنند. مخصوصاً در مورد آدمهای نصفه کچلی مانند من که فالوآپهای اوستای سلمانی معمولاً دو سه ماهه است، این مطالبه ممکن است از دی ماه و حتی آذر شروع شود. چرا که استاد سلمانی نگران است که نکند آن چند تار موی دور کلهام هم بریزد و دیگر از هنردستش بینیاز شوم و عیدیاش به فنا برود. پیک لابراتوار و نگهبان ساختمان و دستیار و منشی که اصحاب بر حق دریافت عیدی هستند. مخصوصاً هر سال تلاش میکنم که به نگهبان ساختمان عیدی بیشتری بدهم تا بیماران دندانپزشک مطب روبرویی را هم به سمت مطب من هدایت کند به این عده عیدی بگیر اصلی متصدی پمپ بنزین، واکسی که دم در مطب بساط میکند، پارکبان و بیمارانی را هم که به عنوان عیدی تخفیف میخواهند را اضافه کنید! معلوم نیست در این وانفسا که همه از ما عیدی میگیرند به ما قرار است چهکسی عید بدهد و ما قرار است بودجهٔ این عیدیها را از کدام صندوق ذخیرهٔ ارزی تأمین منابع کنیم؟!
سال دیگر شاید تصمیم بگیرم از اواسط بهمن دست زن و بچهام را بگیرم و به مسافرت دور ایران برویم! هرقدر هم که مخارج این سفر طولانی باشد، با این وضع کساد دندانپزشکی و تورم روزافزون پرداختیهای عیدی، احتمالاً صرفهٔ بیشتری برایم خواهد داشت. چند روز تعطیلی عید را هم بهجای ویلان شدن در جادههای شلوغ پر از ترافیک نوروزی، در رختخواب خانه سنگر میگیرم و لذت میبرم! آخرین سنگر به راستی رختخواب است!
منبع: دندانه