دکتر نازیلا شهبازی
رئیس هیأت مدیره انجمن دندانپزشکی ایران شعبه فارس
موضوع تبدیل وضعیت کاردان بهداشت دهان به بهداشتکار دهان و دندان، به استناد نامه شماره ۴۶۲۹/۳۱۶ مورخ ۱۸/۲/۱۳۹۵ مقام محترم مشاور معاون بهداشت وزارتخانه و رییس اداره دهان و دندان جناب آقای دکتر حمید صمدزاده، اخیرا به عنوان چالشی بزرگ در نظام سلامت دندانپزشکی مطرح شده است و به گواه شبکههای مجازی، نگرانیها و اعتراضات کاملا مستند و بحقی را از سوی صاحبنظران حوزه سلامت دهان و اساتید با سابقه دانشکدههای دندانپزشکی کشور و فعالین صنفی به دنبال داشته است. لذا به طور خلاصه و به شرح ذیل ایرادات و سوالات مرتبط با طرح فوق الذکر را ارائه نموده و متقاضی پیگیری جدی آن از سوی آن انجمن محترم به عنوان فراگیرترین و قدیمیترین تشکل صنفی – علمی دندانپزشکی کشور هستیم:
کاردان بهداشت دهان که به عنوان نیروی حد واسط، به مفهوم نیروی غیر درمانگر و در کنار دندانپزشک با محوریت ارتقاء بهداشت و سلامت دهان و دندان تعریف میشود را چگونه میتوان بدون سپری نمودن آموزشهای لازم و کسب دانش و مهارتهای عملی و صرفا بر اساس ویژگیهای پنج گانه مندرج در نامه فوق الذکر که هیچ سنخیتی با مفاهیم پیشگفت ندارد، به نیروی بهداشتکار درمانگر تبدیل وضعیت نمود؟
آیا موضوع شعارگونه «عدالت در سلامت» با اجرای چنین طرحی و تبدیل شهروندان به درجه ۱ و ۲ و دریافت خدمات درمانی توسط نیروهایی با توانمندی کمتر از دندانپزشک در مناطق محروم به راستی محقق میگردد؟ آن هم در شرایطی که با افزایشی چشمگیر در تعداد دندانپزشک و نیز دانشجویان برخوردار از طرح تعهد خاص در مناطق محروم مواجه هستیم؛ بنابراین ناتوانی وزارت بهداشت و سیستم اجرایی کشور در توزیع عادلانه آنها نمیبایست محملی برای تصویب طرحهای خلق الساعه بدون کارشناسی و خارج از روند قانونی تاسیس رشتههای دانشگاهی مصوب شورای گسترش دانشگاهها باشد.
چگونه است که مسئولین محترم وزارت بهداشت، دخالت افراد با صلاحیتهای ناکافی درمحدوده دهان و دندان و دندانپزشکی را مجاز میدانند (بهداشتکار دهان و دندان) ولی برای موضوع پزشکی، انواع طرحهای پزشک خانواده روستایی و … را تعریف و اجرا کرده و قائل بر به کارگیری نیروهایی نظیر بهورزان درمانگر، به عنوان جایگزین پزشکان عمومی نیستند؟ از آن انجمن محترم انتظار میرود که با ارتباطات بیشتر با وزیر محترم بهداشت، ایشان را از اهمیت حیاتی محدوده دهان و دندان و بیماریهای مرتبط با آن آگاه ساخته و به ایشان توصیه شود برای تصمیم گیریهایی از این دست حداقل از شورای سلامت دهان ساختار یافته توسط خودشان استفاده کنند و نه صرفا با پیشنهاد یکی دو نفر از دندانپزشکانی که با شخص خودشان ارتباط ویژه دارند!
از موضوع تبدیل وضعیت کاردان بهداشت دهان به بهداشتکار دهان و دندان، بیم آن میرود که پس از چندی، با استناد به قانون سال ۶۶، بهداشتکاران جدید نیز شرایط ورود به دوره دکترای دندانپزشکی را کسب نموده و عملا مناطق محروم موردنظر مسئولین وزارت بهداشت، مجددا هم چون ۲ دهه گذشته، خالی از نیروهای بهداشتکار گردد و این دور و تسلسل باطل تکرار شود.
در انتها پیشنهاد میشود به جای صرف هزینههای گزاف و کم بازده برای اجرای طرحهای خلق الساعه این چنینی، از طرحهای تشویقی هم چون لحاظ سهمیه برای ورود به دوره تخصصی، اختصاص تسهیلات مناسب زندگی، امکان فعالیت در مراکز درمانی در خارج از ساعات اداری به صورت نیمه خصوصی و … همراه با پیش بینی ساز و کارهای نظارتی برای پایش دقیق و علمی آنها استفاده کرد که مطمئنا نتایج به مراتب بهتر و روند عملیاتی تری را داشته و شرایط برخورداری تمامی شهروندان این سرزمین اعم از شهری و روستایی را از خدماتی نسبتا یکسان فراهم میسازد.
منبع: دندانه