در ماههای گذشته طرح بهداشتکاران دهان به یکباره تبدیل به موضوع اول حوزه دندانپزشکی شد و افراد مختلف در موافقت یا مخالفت با طرح صحبت کردند. فارغ از اینکه در موضوع احیاء این طرح، حق با موافقان است یا مخالفین و یا اینکه هر کدام به چه میزان محقّ هستند، اکثر مصاحبهها و بیانیهها یک وجه مشترک داشتند: پاسخ بسیاری از سوالات اساسی مرتبط با طرح در آنها وجود نداشت و به بسیاری از وجوه مرتبط با مسئله اساسا پرداخته نشده بود. امیدوارم با تعمق در این سوالات، ابعاد و اهمیت طرح و نحوه مواجهه با آن مسیر منطقیتری یافته و تصمیمات مناسبتری برای آن گرفته شود:
۱- چرا و چگونه حدود ۲۰۰۰ بهداشتکار دهان طی مدت دو یا سه سال وارد رشته دکترای دندانپزشکی شدند؟ مگر در قانون شرط دندانپزشک شدن ایشان قبولی در آزمون ورودی و کسب حد نصاب لازم نبود؟ چطور تقریبا همه بهداشتکاران به یکباره در آزمون قبول شدند؟ چه کسانی مسئول طرح سوالات و برگزاری آزمون بودند؟ چرا سوالات را جوری طرح نکردند و یا نمره قبولی را طوری تنظیم نکردند که فقط کسانی در آزمون قبول شوند که از نظر سطح دانش، با دانشجوی دندانپزشکی قابل رقابت باشد؟ آیا در صورت برگزاری آزمون صحیح و استاندارد و پذیرش سالیانه درصدی از ایشان، باز هم نگرانی برای طرح وجود داشت؟ آیا با برگزاری آزمون صحیح، اکثر ایشان کماکان به عنوان بهداشتکار مشغول خدمت نبودند؟ آیا نگرانی از خالی شدن یکباره روستاها و شهرهای کوچک از بهداشتکاران مرتفع نمیشد؟ فرض کنیم همکارانی که سابق مسئولیت داشتند به وظائفشان آنطور که باید و شاید عمل نکردند و آزمون مناسبی برگزار نکردند. آیا الان نمیتوان این رویه را اصلاح کرد؟
۲- هدف مسئولین وقت از پذیرش ناگهانی و یک باره حدود ۲۰۰۰ بهداشتکار در رشته دندانپزشکی چه بود؟ آیا مسئولین وقت متوجه این موضوع ساده نبودند که با دندانپزشک شدن همه بهداشتکاران، عملا روستاها و شهرهای کوچک از خدمات دندانپزشکی اولیه و ضروری محروم میشدند؟ آیا این اقدام نقض غرض نبود؟
۳- طبق آمار غیر رسمی سالیانه حدود ۱۰۰۰ دانشجوی دندانپزشکی در خارج از کشور پذیرش و حین تحصیل یا پس از فارغ التحصیلی وارد بازار دندانپزشکی کشور میشوند. آیا حساسیت جامعه دندانپزشکی به سطح دانش ایشان، به اندازه حساسیت روی بهداشتکاران هست؟
۴- طبق آمار رسمی سالیانه حدود ۲۰۰۰ دانشجوی دندانپزشکی از طریق دانشگاههای داخل پذیرش و مشغول تحصیل میشوند. به اذعان بسیاری از اساتید، کیفیت آموزش و سطح مهارتهای ایشان در مقایسه با فارغ التحصیلان سنوات گذشته افت محسوسی داشته است. آیا نباید بخشی از مصاحبهها و بیانیهها معطوف به افت تحصیلی این گروه باشد؟
۵- بر اساس آمار غیر رسمی حدود ۸۰۰۰ نفر تحت عنوان دندانساز و کمک دندانپزشک و بهدار و غیره در سطح کشور فعالیت میکنند که اکثر ایشان فاقد مجوز بوده و با تحصیلات دیپلم و کمتر و به صورت غیر قانونی فعالیت میکنند. یعنی حدود ۲۰% بازار دندانپزشکی کشور توسط افراد فاقد صلاحیت حرفهای اشغال شده است. در سالها و دهههای گذشته چقدر مصاحبه و بیانیه و یا اقدام عملی برای اصلاح این روند صورت گرفته است؟
۶- توزیع دندانپزشکان در کشور بشدت ناعادلانه است و نسبت دندانپزشک به جمعیت در استان تهران ۲۰ برابر استانهای کم برخوردار است. به عبارت بهتر برخی از مناطق کشور با تراکم و بیکاری دندانپزشکان مواجه شده و برخی نقاط، شدیدا از کمبود دندانپزشک رنج میبرند. چه اقدام واضح و مشخصی برای بازتوزیع دندانپزشکان صورت گرفته است. جامعه دندانپزشکی چقدر به عدم بهرهمندی بخش قابل توجهی از مردم از خدمات ایشان حساس میباشد؟
۷- طبق گزارش معاونت توسعه وزارت بهداشت، تا سال ۱۴۰۴ کشور به ۳۶۰۰۰ دندانپزشک نیاز دارد. با توجه به تعداد دندانپزشکان فعال (حدود ۲۸هزارنفر از مجموع ۳۲هزار فارغ التحصیل) و ظرفیت پذیرش دانشگاههای داخل و فارغ التحصیلان خارج از کشور (بین ۲ تا ۳ هزار نفر)، پیشبینی میشود تا سال ۱۴۰۴ بیش از ۴۰ هزار دندانپزشک در بازار ارائه خدمات مشغول بکار باشند. در اینصورت چه فکری برای مدیریت ظرفیت پذیرش شده است؟ چه اقدامی برای ممانعت از بیکاری دندانپزشکان باید صورت گیرد؟ آیا تا سال ۱۴۰۴ مشکل بازتوزیع دندانپزشکان مرتفع خواهد شد. آیا شهرهای کوچک از خدمات دندانپزشکان بهرهمند خواهند شد؟
منبع: دندانه